سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صدای پای باران
وبلاگ ویژه ی بازتاب سفر مقام معظم رهبری به شهر مقدس قم

دل نوشته ها | گزارش | به استقبال رهبر | صدای پای باران
جمعه 89/7/30 | 7:11 ع

صحنه ی اول : شیعیان و محبین ولایت علی از هر کوی و برزنی دور هم جمع شده اند و منتظرند که امام و مقتدایشان از شهرشان عبور کند . هل هله ای برپاست ... بوی عطر و مشک و گل و گلاب در فضا پیچیده است ... مردم با غیرت نیشابور با سلام و صلوات آمده اند به استقبال فرزند حضرت زهرا «س» ، امام علی بن موسی الرضا «ع» . غل غله ایست در جهان ... همه منتظرند و سر تا پا گوش تا مقتدایشان دقایقی لب به سخن گشاید و تحفه ای برای آنان گذارد ....
" ... کلمة لا اله الا الله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی ، ... بشرطها و شروطها و انا من شروطها ... "
شرط ورود به حصن ِ حصین ِ توحید ، ولایت است .... ولایت علی بن ابی طالب حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی .... ولایتی که ادامه دهنده آن در زمان غیبت بر عهده فقیه است و مگر ولایت فقیه همان ادامه دهنده ولایت رسول الله نیست ؟!

صحنه ی دوم : اینجا قم است . مهد علم و تقوا و رشد انسانیت . ام القراء تشیع و عشق و ارادت به آستان ولایت . کانون بصیرت و شور و شعور انقلابی . غدیری دیگر برپا شده ... مردم برای بیعت با امام خود سر از پا نمی شناسند ... سر و جان فدای قدوم یار ... خدا رحمت کند حضرت آیة الله بهجت را که در سفر قبلی حضرت آقا به قم فرموده بودند : اگر مردم می دانستند استقبال از این سید چقدر ثواب دارد کسی در خانه نمی ماند .... امروز واقعا اینگونه بود و همه آمده بودند . پیر زن و پیر مرد ، کودک و جوان همه آمده بودند تا با امام خود بیعتی تازه کنند و به جهان و جهانیان نشان دهند و بفهمانند که هیچگاه دست از مراد و مولایشان بر نمی دارند و هرگزفرزند صالح زهرا و علی را تنها نمی گذارند ... آمده اند تا بگویند تا ما زنده ایم ، ایران کوفه نمی شود ....


مردم از ساعت ها قبل در مسیر استقبال منتظر مانده بودند تا برای لحظه ای اندک که امامشان از آنجا عبور می کند چهره ی دلربای او را ببینند و به او خوش آمد گویند ...شور و حال وصف ناپذیری بر مردم حاکم بود .... یکی برای فرج امام زمان وسلامتی نائبش دعا می کرد ، دیگری اسپند دود می کرد ... پیر زنی در گوشه ای نشسته بود و تسبیح در دست داشت ... انگار زیر لب چیزی نجوا می کرد ... اشک شوق در چشمان عاشقان حلقه زده بود ... از هر قشر و گروهی آمده بودند .... بالاخره شب انتظار پایان رسید و خورشید انقلاب از قم طلوع کرد ... امت سربلند از روی عشق و محبت و علاقه و ارادت دور امامشان حلقه زدند ... حصار ها شکسته شده بود و اقیانوس بیکران مردم قم اتومبیل حامل مقام معظم ره بری را همچون نگینی در آغوش گرفتند ... هرکس سعی می کرد تا خود را به آقا برساند و برایشان دست تکان دهد و خوش آمد گوید ... شور و شعف وصف ناشدنیی حاکم بود و هنگامی که مقتدایشان برایشان دست تکان می داد و به ابراز محبت امتش پاسخ می داد ، اشک هایی که در چشم های منتظران حلقه زده بود از روی شوق جاری می شد ...

عطر صلوات همه جا را معطر کرده بود و گلبانگ الله اکبر و شعار " صل علی محمد نائب مهدی آمد " از لبان این مردم با غیرت و با بصیرت جاری می شد ... تا اینکه بعد از ساعت ها مقام عظمای ولایت در جایگاه قرار گرفت تا جان های تشنه ی این مردم را از آب زلال ولایت سیراب کند ...
...شهر قم شهر علم است، شهر جهاد است، شهر بصیرت است....

... و به امید روزی که همرا با نائب بر حق امام زمان به استقبال ظهور و حضرت ولی عصر «عج» برویم ...

برگرفته از وبلاگ  عشاق الحسین ...


دیدگاه های شما :